http://www.yekbux.com/includes/img/stat/?e=886263834

کــــلــبه تــنــهایــی مــا

عاشقانه

السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَیْنِ ) وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَین

نوشته شده توسط: صابر پورمیرباقریان در ۱۹ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۵۵
دسته بندی:  عاشقانه» عاشقانه

 

 

دیشب دم غروب نگاهش می کردم....!!!!

 


دیدم "خورشید" هم دارد میرود.....«کربلا»



نگاهش کنید! 


از رنگش پیداست.......

*یاد این غزل صائب تبریزی افتادم!

********
آن قدر ندارم که سزاوار تو باشم


آن به، که گرفتارِ گرفتار تو باشم


"خورشید" درین ره بود از "آبله" پایان


من کیستم آخر که طلبکار تو باشم؟


غیر از کف افسوس مرا برگ دگر نیست

 

آخر به چه سرمایه خریدار تو باشم؟


یک فاخته سرو تو این طارم نیلی است


من در چه شمارم که هوادار تو باشم؟


زان پاکتر افتاده ترا دامن عصمت


کز دیده تر شبنم گلزار تو باشم


من کز رخ خورشید نظر را ندهم آب


قانع به نگاه در و دیوار تو باشم


"معراج من این بس که چو خار سر دیوار"


از دور تماشایی گلزار تو باشم


چون آب دهم چشم خود از چشمه کوثر؟


من کز دل و جان تشنه دیدار تو باشم


***********

اللهم ارزقنا.....کربلا


راهیان کربلا........ التماس دعا......


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه