http://www.yekbux.com/includes/img/stat/?e=886263834

کــــلــبه تــنــهایــی مــا

عاشقانه

اعـصـاب نـدارم دم عـیـدی

نوشته شده توسط: صابر پورمیرباقریان در ۱۸ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۵۰
 

تـو سـالـی کـه گـذشـت فـقـط دو سـه مــاه آرامــش داشـتـم

 

هـفـت سـیـن ایـن سـالـی کـه گـذشـت:

 

(سرما. سکوت.سراب رویاها.سایه ی گریزان معشوق.سوال های بی جواب.سپیده های شب گرفته.سوز تنهایی)

 

خــــــــستـه شـدم. بـه خـدا خــــسـتـه شــدم.

 

بـســه دیـگــه. بـس کـنـیـد.

 

اعــصــابــم پـوکــیـد دیـگــه.

 

بــه چــه صــراطــی مــستـقـیـم هـسـتـیـد آخـــه؟

 

این چه وضعیه؟

 

بسه.

 

اعصابم خورده.

 

یکی درکم کنه.یکی بفهمه دارم چی میگم.

 

کلافه ام.

 

چقد اذیتم می کنید؟

 

خون تو رگای روحم نذاشتید.

 

ایــنــم عـیـده مــن دارم؟

 

صــابـــر  


هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...

نوشتن دیدگاه