کــــلــبه تــنــهایــی مــا

کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود

که برای بیان کردن دوستت دارم ،

نیاز به قسم خوردن نبود

.

.

.

دوست داشتن تنها چیزیه که نوبتی نیست ،

پس خارج از نوبت دوستت دارم

.

.

.

باهات میام نفس نفس

تو آسمان توی قفس

از اول تا آخرش

دوستت دارمهمین و بس

.

.

.

…

لـبهـایت را می خواهـم نـه از برای بـوســه

که برای درمان درد انـتـظارم

آن زمان که امواج صدایت را تـبـدیـل می کـند بـــه :

دوستـت دارم …

.

.

.

تمام میشوی ان روز که اینه ها بشکند

ودیگر دوستت دارم را از من نشنوی

من اما تمام نمیشوم

تا حجم تمام نه های لبانت پیش میروم

.

.

.

تـمـام اصـل هـاے حـقـوق ِ بـشـر را خـوانـدم

و   جـاے یـڪ اصـل را خــالـے یـافـتـم   و

اصـل دیـگـر ے را بـﮧ آטּافـزودم   اصـل ِ سـے و یـڪـم :

هـرانـسـانـے حـق دارد

هـر ڪـسے را کـﮧ مے خـواهـد

دوسـﭞ داشـتـﮧ بـاشـد !

.

.

.

لازم نیست  مرا دوست داشته باشی

من تو را

به اندازه‌ی هر دومان

دوست دارم

.

.

.

رفتی  درست زمانی که

دوست داشتنت را اعتراف کردم

و هنوز مانده ام چرا همه معشوقها  میروند

به راهی –

به امید کسی –

که شاید قرار نیست

اصلا باشد

.

.

.

لطفَــا زیاد دوستم نداشته باش!

از آخریــــــن باری کِ دوستم داشتند

تـــــــا امروز  بسیــار سخــــــــت گذشت…

.

.

.

می میرم

وقتی تصور میکنم

که او هرروز دست هایی را لمس میکند

که من هرروز آرزوی داشتن آنها را میکنم …